The river flows through a mothers veins
Under a blanket of stars
I cry
خون خورشید جاری است امشب، اشکهای زمین
رودخانه در رگهای مادری روان است
در زیر رو اندازی از ستاره ها.
من گریه می کنم.
بندگی زیبنده انسان نیست
از مرگ تو در دیده ی ما خواب شکست
رونق به سراپرده ی مهتاب شکست
ناباوری مرگ غریبانه ی تو
غمناکی اسطوره ی سهراب شکست
1989 سال دومینوی انقلابات بود. "تیموتی گارتن اَش" اظهار می کند:" در لهستان ، گذار [از کمونیسم به دموکراسی] ده سال طول کشید، در مجارستان ده ماه، در چکسلواکی ده روز." آن ده روز پر حادثه، هفدهم تا بیست و هفتم نوامبر 1989 بود. بعد از شکست بهار پراگ، بسیاری از مردم چکسلواکی در امکان یک انقلاب تردید داشتند، اما هنگامی که حوادث با جنبش همبستگی در لهستان آغاز شد و ادامه اش در سایر کشورهای بلوک شرق ممکن به نظر رسید، انقلاب در چکسلواکی نیز اجتناب ناپذیر شد.
اگر به خاطر اتفاقات تاریخی دیگری که در سایر کشورهای بلوک شرق اتفاق افتاد نبود، احتمالا انقلاب مخملی ممکن نمی شد. حتی صرفنظر از انتخاب اعضای جنبش همبستگی در دولت لهستان، انقلاب آواز استونی * به خوبی پیش می رفت. در 23 آگوست 1989 دو میلیون نفر از استونی، لیتوانی و لتونی زنجیره انسانی به طول 600 کیلومتر در طول جاده میان تالین، ریگا و ویلنیوس تشکیل دادند. بالاخره در نهم نوامبر 1989، دیوار بدنام برلین فرو ریخت. همچنین در چهارم نوامبر، با باز شدن مرز اتریش، تقسیم بندی پرده آهنین شرق و غرب رسما به پایان رسید.
[در چکسلواکی] در روز اول انقلاب، تظاهرات مسالمت آمیز دانشجویان به یادبود روز جهانی دانش آموز در پراگ به خشونت گرایید. پلیس ضد شورش، پس از آنکه تمام راههای فرار را بر دانشجویان تظاهرات کننده بست، در خیابان نارودنی به آنها حمله ور شد. این دومینوی اول، آغاز یک بهمن بود. پس از آن تقریبا هر روز تا پایان دسامبر شاهد اعتراضات بیشتر با شرکت مردم بیشتری بود. 20 نوامبر به تخمین نیم میلیون نفر دست به تظاهرات مسالمت آمیز زدند در حالی که تعداد افراد حاضر در تظاهرات روز قبل دویست هزار نفر بود. در 27 نوامبر اعتصاب عمومی دوساعته ای به اجرا درآمد که تمام شهروندان چکسلواکی در آن شرکت داشتند. (ویدئوهای متنوعی از این اعتراضات و همچنین از حمله نیروهای پیمان ورشو به پراگ در سال 1968 در موززه کمونیسم پراک موجود است). پس از آن تقریبا هر روز میدان ونسلس (wenceles) پراگ، درست مثل براتیسلاوا، شاهد تظاهرات معترضین بود.
یکی از مهمترین پیشرفتهای انقلاب، تاسیس میعادگاه شهروندان* توسط واسلاو هاول و سایر اعضای مهم "پیمان 77 "* بود که رهبران کشور پس از انقلاب – از جمله هاول به عنوان رییس جمهور- عموما از میان آنها انتخاب شدند. میعادگاه، یک جنبش عمومی اصلاح طلب بود، خواهان برکناری مقامات عالیرتبه مسئول حمله خشونت آمیز به دانشجویان، تحقیق و تفحص بیطرفانه رویداد و آزادی تمام زندانیان سیاسی.
در 28 نوامبر حزب کمونیست حاکم چکسلواکی به شکست خود پی برد و به تسلیم قدرت سیاسی رضایت داد. دهم دسامبر، رییس جمهور کمونیست "گوتساو هوساک" ، اولین دولت غیر کمونیست چکسلواکی از سال 1948 را منصوب کرد و سپس استعفا داد. در 28 دسامبر،"الکساندر دوبچک" به سمت رییس پارلمان فدرال چکسلواکی انتخاب شد. یک روز بعد "واسلاو هاول" اولین رییس جمهور چکسلواکی آزاد پس از 1948 شد. با ریاست جمهوری هاول دانشجویان به اعتصاب خود پایان دادند و انقلاب مخملی به پایان رسید. پس از آن، نخستین انتخابات آزاد پس از 1946 در جون 1990 برگزار شد که نتیجه اش نخستین دولت کاملا غیر کمونیست چکسلواکی پس از چهل سال بود.
*می خواستم ترجمه ای که می کنم خلاصه باشد. اطلاعات دقیقتر و با جزییات بیشترش را در آرشیو رادیو پراگ می توانید ببینید: http://archiv.radio.cz/history/history15.html
*singing revolution: انقلاب آواز ترجمه اش کردم. اما مطمئنم ترجمه زیباتری دارد که جایی شنیده ام اما هرچه فکر کردم یادم نیامد.
*civic forum: من این ترجمه را از سایت بی بی سی گرفتم. به نظرم قشنگ نیست ولی چیز دیگری به ذهنم نرسید.
*charter 77: مفصل است. می توانید اینجا بخوانیدhttp://en.wikipedia.org/wiki/Charter_77
منبع: http://www.prague-life.com/prague/velvet-revolution